کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا

کتاب‌خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. امام خامنه ای

کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا

کتاب‌خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. امام خامنه ای

این وبلاگ برای اطلاع رسانی و همکاری در زمینه کتابداری و کتابخانه های عمومی استان مرکزی ایجاد گردیده است.
از بازدید شما متشکریم
اراک شهرک شهید بهشتی فاز یک داخل فرهنگسرای آینه
تلفن 33125389

بایگانی

۱۵۸ مطلب با موضوع «سایر» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

 

 

در خلال ده شب از بهمن، برون

صدهزاران فجر آمد، گونه‏ گون

مهر روشن بر سیاهی چیره شد

چشم خفاش از فروغش خیره شد

فجر رحمت، فجر دولت، فجر نور

فجر آزادی زبند ظلم و زور

مهر، در آغوش ملت، جا گرفت

انقلاب او همه دنیا گرفت

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران

اندیشه باور شد، در امتداد باران

بر صخره‏ های همّت جوشیده خون غیرت

بانگ سرود و وحدت آید ز چشمه ساران

و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد

بر پهندشت باور، خالی است جای یاران

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

ای روح آفتاب چرا پا نمی شوی         بانوی بو تراب چرا پا نمی شوی

پهلوی منهم از خبر رفتنت شکست         رکنم شده خراب چرا پا نمی شوی

با قطره قطره اشک سلامت نموده ام         زهرا بده جواب چرا پا نمی شوی

خورشید لطمه دیده حیدر بلند شو         بر جمع ما بتاب چرا پا نمی شوی

رفتی و روی صورت خود را کشیده ای         ای مادر حجاب چرا پا نمی شوی

بی تو تمام ثانیه ها دق نموده اند         رفته زمان بر آب چرا پا نمی شوی

روی کبود تو به نگاهم اشاره کرد         مردم از این خطاب چرا پا نمی شوی

می میرد از تنفس دلگیر کوچه ها         ای غنچه های ناب چرا پا نمی شوی

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

روز دانشجو
بعد از کودتاى 28 مرداد 1332، رژیم وابسته پهلوى که توانسته بود با کمک اربابان امریکایى بر اریکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پایه هاى حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از اینکه مقاومت مردم بطور کامل از بین نرفته و ایران در اولین فرصت خشم و انزجار خویش را نشان خواهد داد.


نیکسون معاون رئیس جمهور امریکا در سال 1332، راهى ایران گردید. در حقیقت او مى آمد تا نتیجه سرمایه گذارى بیست و یک میلیون دلارى را که سازمان جاسوسى امریکا سیاه در راه کودتا و سرنگونى دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند. ملت در حال افسردگى و از نفاق و تفرقه اى که استبداد توانسته بود در میان او ایجاد کند، ناراحت بود.

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

ز یک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان آرا

که رخت نور پوشاندند بر تن آسمان ها را

دو مرآت جمال حق دو دریای کمال حق

دو نور لایزال حق دو شمع جمع محفل ها

دو وجه الله ربانی دو سر الله سبحانی

دو رخسار سماواتی دو انسان خدا سیما

دو عیسی دم دو موسی ید دو حسن خالق سرمد

یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا

یکی بنیانگر مکتب یکی آرنده ی مذهبی

یکی انوار را مشعل یکی اسرار را گویا

یکی از مکه انوار رخش تابید در عالم

یکی شد در مدینه آفتاب طلعتش پیدا

یکی نور نبوت را به دل ها تافت تا محشر 

یکی نور ولایت را ز نو کرد از دمش احیا

رسد آوای قال الصادق و قال رسول الله

به گوش اهل عالم تا که این عالم بود بر پا

یکی جان گرامی در دو جسم پاک و پاکیزه

دو تن اما چو ذات یک تا هر دو بی همتا

محمد کیست جان جان جان عالم خلقت

که گر نازی کند در هم فرو ریزد همه دنیا

محمد کیست روح پاک کل انبیا در تن

که حتی در عدم بودند بی او انبیا یک جا

محمد کیست مولایی که مولانا علی گوید

منم عبد و رسول الله بر من رهبر و مولا

محمد از زمان ها پیشتر می زیست با خالق

محمد از مکان پیموده ره تا اوج او دانی

محمد محور عالم محمد رهبر آدم

محمد منجی هستی محمد سید بطحا

محمد کیست آنکو بوده قرآن دفتر مدحش

که وصفش را نداند کس به غیر از قادر دانا

محمد را کسی نشناخت جز حق و علی هرگز

چنان که جز خدا و او کسی نشناخت حیدر را

وضو گیرم ز آب کوثر و شویم لب از زمزم

کنم آنگه به مدح حضرت صادق سخن انشا

ششم مولا ششم هادی ششم رهبر ششم سرور

که هم دریای شش گوهر بود هم در شش دریا

صداقت از لبش خیزد فصاحت از دمش خیزد

فلک قدر و ملک عبد و قضا مهر و قدر امضا

بسی زهاد و عبادند بی مهرش همه کافر

بسی عالم بسی عارف همه بی نور او اعمی

دو خورشید منیر او هشام و بو بصیر او

دو کوه حکمت و ایمان دو بحر دانش و تقوی

مرا دین نبی مهر علی و مذهب جعفر

سه مشعل بوده و باشد چه در دنیا چه در عقبی

در دیگر زنم غیر از در آل علی هرگز

ره دیگر روم غیر از ره این خاندان حاشا

بهشت من بود مهر علی و مهر اولادش

نه از محشر بود بیمم نه از نارم بود پروا

سراپا عضو عضوم را جدا سازند از پیکر

اگر گردم جدا یک لحظه از ذریه ی زهرا

از آن بر خویش کردم انتخاب نام میثم را

که باشم همچو او در عشق ثارالله پا بر جا

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

 قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است

 جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است

 زمان زمان شروع زعامت مهدی است

غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است

 همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام

امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام

 بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد

شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد

 بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد

بـرای منتظـران این خبر مبارک باد

 خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده

ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده

 خطاب حضرت معبود را بخوان با من

پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من

 بیــا ترانـه داوود را بخـوان تـا مـن

سرود مهـدی موعود را بخوان با من

 وبـاره آیـه جاء الحق آشکار شده

به یمن وصل، همه فصل‌ها بهار شده

 ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است

رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است

 فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است

الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است

 فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نگــرید

سراب‌هـا همـه رفتنـد، آب را نگرید

 بشارت ای همه یاران که یار می‌آید

نویــد رحمـت پــروردگار می‌آید

 محمـد از طــرف کوهسـار می‌آید

علی گرفته بـه کف ذوالفقار می‌آید

 دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید

سلام تازه بر آن تک سوار نور می‌آید

 ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم

رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم

 امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم

قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم

 حـرم رسانه آوازه «انـا المهدی» است

چهان پر از سخنِ تازه «انا المهدی» است

 جهانیان! همـه جا در کنار یار کنید

دل خـزان زده خویش را بهار کنید

 یهودیـان همه جا در شرارِ نار کنید

الا تمامــی وهابیــان فــرار کنید

 رها کنیـد حرم را، حرم، دیار علی است

به دست مهدی موعود، ذوالفقار علی است

 

سازگار

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

دل شود غـرق عزا در روز پایانِ صفر

قاصـدک آرد زداغ هشتـمین مولا خبر

مرغ دل پر میزند سـوی خراسان رضا«ع»

تا سوگواری کند در سـوگ آن والا گهر

کفتران صحن او سرها بزیر و در سـکوت

طبل ها،نقاره هـا،خامـوش اندر رهگذر

شهر مشـهد می نماید بر تنش،رخت عزا

هیأتیها جملگی روسوی مشـهد در سفر

روز پایان صفر در طـوس غوغایی بود

زهر مامون لعین بر پیـکری کرده اثر

در بین هجرۀ در بسـته می نالد رضا «ع»

روی خاک افتاده آید از دهان خون جگر

یاد کوچه،مـادرش زهرا «س» بخاطر آورد

یاد مادر بیشتر بر جـان مولا زد شرر

در غریبـی ناله زد اینـک کجایی ای جواد

رس بـه فریاد پدر حـالا کـه باشم محتضر

از مدینه آمد و بابا در آغـوشش گرفت

دید عالم امتزاجـی بین خورشید وقمر

رازها برجانشینش گفـت مولامان رضا

مرغ روحـش سوی عـرش کبریا بگشود پر

کربلا اکبر شهید وبود بابا شـاهدش

طوس جـان بسپرد بابا روی زانوی پسر

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

بار دگر، یاد تو زد آتش به جانم
جا دارد از اندوه این درد
گر جاى اشک، از دیدگانم، خون چکانم
اى سوره عشق‏
اى آیه مهر
اى چشمه نور
اى اختر تابنده، اى یاد معطّر
اى برترین و آخرین پیغام آور
اى پا نهاده بر بلنداهاى افلاک
اى همنشین بینوا بر بستر خاک
رفتى ولى ما را به دست غم سپردى
اى خوب ... اى پاک!
در روزهاى تیره و شبرنگ «بطح»
در ظلمت کور کویر جاهلیت
مشعل به کف، درد آشنا، ره مى‏گشودى
در اوج خشم و کینه دیرین «یثرب»
در سینه‏ ها بذر محبّت مى ‏فشاندى
پاک و مبرا بودى از هر لغزش و عیب
سیماى تو آیینه ایزدنما بود
چشم خدا بین تو هم، چشم خدا بود
اى وارث خط شفقگون رسالت
دردا ... دریغا!
اى امى گویا ... از آن روزى که رفتى
 ما، همچنان در انتظارى تلخ، ماندیم
بعد از تو اى محمود احمد، اى محمد (ص)
دیگر بلال «اللّه اکبر» بر نیاورد
 جبریل از سوى خدا دیگر نیامد  
خوش روزگارى داشتیم اندر کنارت
امّا دریغ، آن روزها دیرى نپایید
رفتى ... ولى از یاد ما هرگز نرفتى‏
بعد از تو اشک دیده‏مان هرگز نخشکید
بعد از تو خاطرهایمان هرگز نیاسود  
بعد از تو، اى یار ضعیفان، قصه ما
غم بود و حرمان بود و درد تازیانه
یا کنج زندان، یا اسارت، یا شهادت
آزارها و حمله‏هاى وحشیانه
بعد از تو اولاد على آواره گشتند
بر خون سجود آورده و در خون نشستند
بعد از تو، ما ماندیم و غوغا سقیفه
بعد از تو، ما ماندیم، با زهراى مظلوم
آن چهره‏ اى، کش بارها بوسیده بودى
آزرده و سیلى خور دست ستم شد
در کوفه محراب على گردید گلگون
صحراى سرخ کربلا رنگین شد از خون
لبهاى قرآن خوان و حقگوى حسینت.
آماج ضربتهاى چوب خیزران گشت
یار وفادارت، «ابوذر»
چون عاشقان، در غربت تبعید، جان داد
 «عمار یاسر» کشته گردید
فریادهاى «مالک اشتر» فرو خفت
بیدارهامان بر فراز دار رفتند
اى بنده خوب خداون
بعد از تو، ما ماندیم و میراث شهیدان
بعد از تو، ما بودیم و خیل سوگواران
رفتى تو، اى تندیس اخلاق و فضائل
اى عقل کامل  
رفتى ولى ما را به دست غم سپردى
یادت گرامى باد، اى یاد معطّر   
اى نامت احمد  
نامت بلند و جاودان باد

 

جواد محدثی

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

اگر چه اشک گرمی ارمغان آورده ام مادر
نسیم سردم و بوی خزان آورده ام مادر
نیاید کس به استقبال من زیرا که می سوزد
ز هرُم شعله ای کز سوز جان آورده ام مادر
به این بی دست و پایی بی پر و بالی نمی دانم
چه باعث شد که رو در آشیان آورده ام مادر
اگر من زنده برگشتم ز صحرای شهادت ها
ز صدها مرگ تدریجی نشان آورده ام مادر
رهانیدم ز طوفان ستم ها کاروانی را
که اینک بی برادر کاروان آورده ام مادر
حسینت را نیاوردم من و از داغ جانسوزش
دل خونین و چشم خون فشان آورده ام مادر
به جا از یوسفت ماندست یک پیراهن خونین
که با خون دل آن را ارمغان آورده ام مادر
کمک کن زینبت را تا کنار قبر پیغمبر
که مانند تو جسمی ناتوان آورده ام مادر

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

فرمانده کل سپاه سخنران کنگره ملی شهدای استان مرکزی

فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی گفت: " سرلشکر حسین سلامی" فرمانده کل سپاه پاسداران در کنگره ملی شهدای استان مرکزی سخنرانی می‌کند.

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز اراک؛ سردار کریمی فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی گفت: کنگره ملی نقش امام(ره) در دفاع مقدس و بزرگداشت یاد و خاطره 6200 شهید استان مرکزی روز پنجشنبه 11 مهرماه با سخنرانی «سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی» و با حضور خانواده معظم شاهد، ایثارگران، جانبازان، مسئولان و اقشار مختلف مردم در مصلی بیت المقدس اراک برگزار می‌شود.

سردار محسن کریمی افزود: درحال حاضر سه اجلاسیه شهدای گمنام، طلاب و روحانیون و پیشکسوتان برگزار شده که به‌حمدالله در مطلوب‌ترین وضعیت توانستیم این سه اجلاسیه را برگزار کنیم.

وی افزود: فرهنگنامه شهادت استان مرکزی نیز در قالب 21 جلد کتاب تهیه و در دست چاپ است و تمامی اسناد و متون لازم تهیه شده تا پس از تعیین زمان ملاقات با رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بتوانیم بسیار منظم و کامل گزارشی از آنچه در روند اجرای کنگره گذشت به ایشان ارائه دهیم.

فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی افزود: از دیگر برنامه‌هایی که اجرا شدن آنها در دستورکار قرار دارد می‌توانیم به اجلاسیه 42 قدر، یادواره شهدا در شهرستان فراهان با محوریت شهید وطن‌پور و شهدای ارتش، اجلاسیه دانشگاهیان، بانوان و پزشکان اشاره داشته باشیم، همچنین درنظر داریم که در روند فضاسازی از تمامی ظرفیت‌های استانی اعم از تابلوها، فضای مجازی، رسانه‌ها و غیره استفاده کنیم.

کریمی ادامه داد: تاکنون تعداد 40 مستند با محوریت شهدا تهیه شده که همین اقدام فرهنگی می‌تواند در روند فضاسازی بسیار موثر واقع شود، همچنین عمده‌ترین قسمت برنامه‌های تهیه شده پس از ایام تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) اجرائی می‌شود اما در این ایام نیز از ظرفیت هیئات تا حد ممکن بهره‌مند شده‌ایم.

فرمانده سپاه روح‌الله استان مرکزی عنوان کرد: باتوجه به اینکه در روز اجرای کنگره میزبان بیش از 500 مهمان از خارج استان هستیم درخواست داریم تمامی دستگاه‌های اجرائی استان مرکزی یاری‌رسان ما در خصوص اسکان این مهمانان در مهمان‌سراهای خود باشند، همچنین از فرمانداران سراسر استان مرکزی درخواست داریم زمینه پذیرایی و استقبال از این مهمانان را فراهم آورند.

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

بوی مهر، بوی مهربانی، بوی لبخند، بوی درس و مدرسه و شوق کودکانه در پیاده روها، بوی نمره های بیست، بوی دفتر حساب و مشق های ناتمام، بوی دوستی و محبت…

پاییز با خود شور می آورد و قاصدکها خبر بازگشایی مدارس می دهند، درختان آماده می شوند تا با شوق، برگهای رنگارنگشان را چون کاغذهای رنگی بر سر کودکانی که مشتاقانه به مدرسه می روند بریزند و سارها بر شاخه های انبوه درختان صف کشیده اند، تا آوازهای گرمشان را بدرقه کنند

نسیم، نفس های معطرش را هر صبح بر گونه های سرخابی کودکانه شان می دمد تا خواب را در سایه های کوتاه دیوار جا بگذارند و مشتاقانه تا حیاط منتظر مدرسه بدوند دیوارهای آجرنمای مدرسه را سراسر شور و شوق پر کرده است . کلاسها با آغوش باز در آستانه درها ایستاده اند تا میهمانان خود را در آغوش بکشند

واژه ها بر تخته های سیاه جان می گیرند و پروانه می شوند تا در نفس های هیجان زده کودکان پرواز کنند و فضای لرزان کلاس را گرم نمایند

چه شور و حالی دارد این روزهای آغاز مدرسه، روزهایی سراسر دلهره، شوق و اضطراب، روزهای مهر و مدرسه، روزهایی که خیابانها سرخوش هیجان لبریز صداهای کودکانه جاری در پیاده روهایند

روزهایی که عشق هر سحر، عاشقانه از پشت پنجره کلاس ها سرک می کشد تا با بالاآمدن آفتاب، تنشان را در نفس های معطر کودکان شست وشو دهند. روزهایی که آفتاب به شوق مدرسه رفتن هر صبح زودتر از آواز خروس ها بیدار می شود. روزهایی که ماه، بالای سر دفترهای مشق به خواب می رود

امروز اولین روز از ماه مهر و شروع فصل پاییز، ماه تحصیل، تلاش، مشق و مدرسه است ….

آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن مبارک

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی


افشین مقدم

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

گوش‌هـا بـاز کـه امروز هزاران خبر است
خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است
صـف ببندیـد کـه هنگـام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است

همگـی عیـد بگیریـد کـه عید آمده است
ایـن همـان عیـد خدای احد دادگر است

سـورۀ مائده خوانیـد کـه صـد مائـده نور
از خـدا در دل هــر آیـۀ آن مستتر است
هـر طـرف مـی‌نگرم قافلـه در قافلـه دل
هر دلی بال‌زنـان سوی علـی رهسپر است
این همان عید غدیر است که در خم غدیر
گوش‌هـا یکسـر بـر خطبـۀ پیغامبـر است

خطبۀ ختم رسل حکم خدا مدح علی است
خطبه‌ای که سندش مستند و معتبـر است
ایهـا النـاس هـر آنکـس کـه منـم مولایش
ایــن علـی او را تـا روز جــزا راهبــر است
این علی بعـد نبـی رهبر و مـولای شماست
این علی منجی یک خلق به موج خطر است

این علـی وجـه خـدا چشـم خدا گوش خدا
این علی دست خدا بازوی فتـح و ظفر است
من همـان شهــر علومــم همه باشید گواه
که علـی تـا ابدالدهـر بـر این شهر، در است
این امـام است امـام است امـام اسـت امـام
که امامت به وجودش همه‌جا مفتخر است

چشم، بی‌نور علی تا صف محشر کـور است
دین بی مهر علی پیکر بی‌دست و سر است
شرر نار همان بغض علی بـغض علـی است
مهـر او پیشِ روی آتـش دوزخ سپـر است
بــه تمـام بشـر اعـلام کنــد ختـم رسل
که علــی بـن ابیطالـب خیــرالبشر است

خصـم او را پسـر مـادر خـود باید خواند
غیر از این چاره نداریم که او بی‌پدر است
بی‌نمــازی اسـت اگـر بی‌علی آرید نماز
این نمازی که اجرش همه نار سقر است
مهر پروندۀ اعمـال شما مهـر علـی است
بی‌علی طاعت کونیـن زیان و ضرر است

گر دو صد کـوه طلا در ره معبـود دهید
بی تـولّای علـی جملـه هبا و هدر است
هر که شد خصم علی خصم نبی خصم خداست
در حقیقـت ز زنــازاده زنازاده‌تــر است
دشمن آل محمّـد چـو بــه محشـر آید
آتش خشم خدا از نفسش شعله‌ور است

به سر دوش رسول و به کف پای علی
بنویسیـد علـی بـت شکـن بی‌تبر است
بـی‌ولایش نفسـی گـر بزنــد جبـراییل
کمتر از مرغ زمین خوردۀ بی‌بال و پر است
جنـت از مهـر محبّـان علـی شاخـۀ گـل
دوزخ از بغض غلامان علی یک شـرر است

بــی تولّای علــی نیـست رسـالت کامـل
ثمــر بــاغ نبــوّت همه از این شجر است
نخل‌هــا جملــه گواهـند خــدا مـی‌داند
که علی تشنه، ولی تشنۀ اشک سحر است
سجده بی‌مهر علی سجده به بت باشد و بس
روزه بـا بغـض علـی نیــز گنـاه دگر است

جنّت و کوی علی هست چو یک قطعه زمین
کوثـر و مهر علی قصـۀ شیـر و شکـر است
صورت حق و علی صورت غیب است و شهود
طلعت احمد و او سـورۀ شمس و قمـر است



استاد سازگار

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

 

ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد

عید فرخنده ی نورانی قربان آمد

حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول

رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد

عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم

آفتابی به شب ظلمت انسان آمد

جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش

بر کویر دل ما نعمت باران آمد

خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت

نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد

امر شد تا که به قربانی اسماعیلش

آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد

امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم

جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد

آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا

به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد

  • محسن خسروی