کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا

کتاب‌خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. امام خامنه ای

کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا

کتاب‌خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. امام خامنه ای

این وبلاگ برای اطلاع رسانی و همکاری در زمینه کتابداری و کتابخانه های عمومی استان مرکزی ایجاد گردیده است.
از بازدید شما متشکریم
اراک شهرک شهید بهشتی فاز یک داخل فرهنگسرای آینه
تلفن 33125389

بایگانی
  • ۱
  • ۰


به مناسبت دهه کرامت، کتاب «پنجره هشتم» نوشته عبدالرحیم سعیدی راد در نشست کتاب‌خوان کتابخانه آیت الله اراکی فرهنگسرای آیینه شهر اراک برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان مرکزی، به مناسبت دهه کرامت کتاب «پنجره هشتم» نوشته عبدالرحیم سعیدی‌راد در  نشست کتاب‌خوان کتابخانه عمومی آیت الله اراکی با حضور رئیس اداره شهرستان، کتابداران و اعضا فعال کتابخانه توسط فاطمه عزیزی نژاد معرفی و پیرامون داستان‌های کوتاه این اثر صحبت‌هایی ایراد شد.
کتاب «پنجره هشتم» مشتمل بر بیش از 65 متن ادبی از نویسندگان گوناگون می‌باشد و محتوای اصلی این نثرها، ابراز ارادت و مدح امام هشتم، حضرت امام رضا علیه السلام است.
برخی از عناوین متون و نویسندگان آن‌ها عبارتند از: «روشن ترین تفسیرخدا» از رضا اسماعیلی، «به این می گویند زیارت» از مصطفی توفیقی، «گلدسته‌های آسمان» از محمدرضا خوشدل، «هشت عدد مقدس من است» از سید حسین مؤید، «در جست و جوی آسمان» از مصطفی محدثی خراسانی، «کلید سبز شادی ها» از سینا میرزایی، «می دانم که می دانی» از طیبه نوری، «رضای غریب» از محمد کاظم یزدی و...


همچنین در این نشست 5 نفر دیگر از اعضای کتابخانه کتاب‌های مورد علاقه خود را معرفی کردند.

عباس دست طلا    /     نویسنده: محبوبه معراجی پور    /     معرفی‌کننده: پریسا سیاه تیری
این کتاب نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد.
خاطره نگار اثر، ماجرا ها را از زمانی که کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشته، آغاز می کند. عباس علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی اش و دودلی های خود برای حضور در جبهه ها، از زمانی می گوید که تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید.
اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال 1359 است. به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام آباد می شوند. محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر می شوند و عباس علی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می کنند. توانایی و سرعت آن ها باعث شهرت شان می شود.
پس از گذشت یک ماه ونیم از بازگشت آن ها از جبهه ها، باقری تصمیم می گیرد تیمی فنی و حرفه ای را برای تعمیر خودرو ها به جبهه ها ببرد. یافتن این نیرو های ماهر و مجاب کردن آن ها بخش مهمی از کتاب «عباس دست طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان می کند.

شاهنامه فردوسی    /     نویسنده: ابوالقاسم فردوسی    /     معرفی‌کننده: مائده محمودی
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسه‌ای منظوم در بحر متقارب مثمن محذوف و شامل حدود ۶۰ هزار  بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین حماسه‌های جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید. محتوای این شاهکار ادبی، اسطوره‌ها، افسانه‌ها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه می‌شوند و به سه بخش اسطوره‌ای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی( از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران توسط اعراب) تقسیم می‌شود.
زمانی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه موجب زنده‌شدن و احیای زبان پارسی شد. یکی از مأخذ مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده‌کرد، شاهنامه ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در ادبیات جهان داشته‌است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کرده‌اند.
شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب به زبان پارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به همه زبان‌های زنده جهان بازگردانی شده‌است. نخستین بار بنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی بازگردانی‌کرد و پس از آن انجام‌گرفت.

 

داستان یازده رخ    /     نویسنده: منصور رستگار فسایی    /     معرفی‌کننده: صدرا دالوند
در شمارگان چهارم از مجموعه‌ی حاضر، نخست دوران پادشاهی کیخسرو و سپس داستان نبردهای یازده رخ بازگو می‌گردد که جنگ پایانی و سرنوشت‌ساز ایرانیان است. در کتاب عنوان شده است: داستان از آن‌جا آغاز می‌شود که به شاه ایران، کیخسرو، آگاهی می‌رسد که افراسیاب بار دیگر سپاه ساخته و به ایران تاخته است و گودرز با لشکری گران روا نمی‌شمارد و به نزد نیای خود گودرز می‌آید و داوطلب نبرد می‌گردد، و از آن سو هومان برادر پیران، سپهسالار توران نیز خواهان نبرد با ایرانیان می‌شود و سرانجام بیژن و هومان به نبرد می‌پردازند و در نبرد بسیار سختی که در میان این دو درمی‌گیرد، بیژن گیو، هومان را برخاک می‌اندازد و می‌کشد و نستیهن، برادر هومان، برلشکر ایران شبیخون می‌زند و جنگ‌هایی دراز و خسته‌کننده درمی‌گیرد که هیچ‌یک از دو لشکر ایران و توران در آن به پیروزی نمی‌رسند.



شازده کوچولو    /     نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری    /     معرفی‌کننده: عسل بهشتی
شازده کوچولو، شعری است منثور و نثری است شاعرانه که پر از یک دنیا لطف و معنی است. شازده کوچولو، رویایی است راستین که در درون آدمی ریشه دوانده است و در کالبدی کوچک تمام پاکی‌ها، زیبایی‌ها، حقیقت‌ها و احساس‌های راستین را در خود دارد و از دروغ‌ها، تظاهرها، فرومایگی‌ها و نابخردی‌های به ظاهر خردمندانه به‌دور است. سخنان شازده کوچولو، پرنده‌های سپیدی هستند که به هر سو می‌پرند و حقیقت و راستی را به آن‌هایی که شیفته زیبایی‌های درون‌اند، هدیه می‌کنند و با صدای شازده کوچولو می‌خوانند: آنچه اصل است، از دیده پنهان است.
در بخشی از داستان می‌خوانیم: اگر به آدم‌بزرگ‌ها بگویید یک خانه‌ى قشنگ دیدم از آجر قرمز که جلو پنجره‌هاش غرق شمعدانى و بامش پر از کبوتر بود، محال است بتوانند مجسمش کنند. باید حتما به‌شان گفت یک خانه‌ى صد میلیون تومنى دیدم تا صداشان بلند بشود که: واى چه قشنگ! یا مثلا اگر به‌شان بگویید: دلیل وجود شهریار کوچولو این که تودل‌برو بود و مى‌خندید و دلش یک بره مى‌خواست و بره خواستن، خودش بهترین دلیل وجود داشتن هر کسى است. شانه بالا مى‌اندازند و باهاتان مثل بچه‌ها رفتار مى‌کنند! اما اگر به‌شان بگویید بچه ها باید نسبت به آدم بزرگ ها گذشت داشته باشند: ازتان نمى‌پرسند. این جورى‌اند دیگر. نباید ازشان دلخور شد.

امیل و سه پسر دوقلو    /     نویسنده:  اریش کستنر    /     معرفی‌کننده: علیرضا بهشتی
یک روز بعد از ظهر که ستوان یشکه مرخصی داشت، با یک بسته کیک خوشگل و دیدنی، پیش خانواده‌‌ی «تیش بین» رفت. مادر امیل قهوه‌‌ی سفارشی درست کرده بود. آن وقت سه‌‌تایی در اتاقی مرتب، دورِ یک میزگرد نشستند و از خودشان پذیرایی کردند. بشقاب بزرگ کیک‌‌خوری به تدریج خالی می‌‌شد. امیل دیگر نمی‌‌توانست نفس بکشد. آقای یشکه تعریف کرد شهردار که «نوی شتات» می‌‌خواهد جاده‌‌ی مال‌‌روی قدیمی را خراب کند و جایش مسیری درست و حسابی برای اتوبوس برقی بسازد. فقط و فقط هم یک مشکل دارد؛ آن هم مشکل مالی است.


  • ۹۵/۰۵/۲۶
  • محسن خسروی

نشست کتابخوان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی