کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا

کتاب‌خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. امام خامنه ای

کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا

کتاب‌خوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. امام خامنه ای

این وبلاگ برای اطلاع رسانی و همکاری در زمینه کتابداری و کتابخانه های عمومی استان مرکزی ایجاد گردیده است.
از بازدید شما متشکریم
اراک شهرک شهید بهشتی فاز یک داخل فرهنگسرای آینه
تلفن 33125389

بایگانی

۱۵۸ مطلب با موضوع «سایر» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

. . .

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



زمین را کرد باران، آب و جارو
که باید بهرِ مهمان آب و جارو
گلی آمد که هر صاحبدلی کرد
رهش با اشک و مژگان آب و جارو
چه خورشیدی که گرد بارگاهش
کند از جان، خراسان آب و جارو
رضا مهر خراسان، آنکه خاکش
مگر با دیده نتْوان آب و جارو
به کس خدّام خاص او نبخشند
در این درگاه، آسان آب و جارو
سحرگاهان به شوقش صحن نُو را
کند خورشید رخشان آب و جارو
سکندر خادم آیینۀ اوست
کند این پرده خاقان آب و جارو
مگر بیت الحرام اینجاست، کآنرا
فرشته کرده از جان آب و جارو
برای طائفان و عاکفانش
خدا داده است فرمان آب و جارو
اگر چون آهو آیم در حریمش
کنم با چشم گریان آب و جارو
کنم مژگان به مژگان، اشک بر اشک
ضریحش را هزاران آب و جارو
کبوترخانه‌اش پر آب و دانه
کنم، هم صحن و ایوان آب و جارو
به تعمیدِ قدمگاهش نمایم
نشابور و خراسان آب و جارو
شبی که اشک ریزم بر ضریحش
شبِ بختِ من است آن آب و جارو
خوشا فرّاش این درگه که سازد
سرای پاک یزدان آب و جارو
از او سجادۀ تقوی و دین پاک
از او محراب ایمان آب و جارو
اگر روشن شود از او دل من
کنم این بیت‌الاحزان آب و جارو
  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



گفتیم با خجالت دل بعد بوتراب
معصوم دیگری نشود بسته در طناب 
دیدیم دست هرچه امام است بسته شد
شیعه چرا نمیرد از این شرم بی حساب 
گفتیم زهر کین به امامی نمی دهند
دیدیم هر زمان جگر دیگری کباب 
گفتیم احترام به سجاده می کنند
دیدیم سجده را ششمین بار در عذاب 
گفتیم شب، دگر مه نو سر برهنه نیست
دیدیم ماه، پای برهنه زند رکاب 
گفتیم دیگر از سر عمامه نمی کشند
دیدیم بی عمامه، امامی شود عتاب 
گفتیم بر سه ساله دگر زجر و غصه نیست
دیدیم پیر مرد شد از زجر و غصه آب 
گفتیم خانه را دگر آتش نمی زنند
دیدیم خانه سوخت دوباره درآن مذاب 
آن سیل آتشین که از آن کوچه شد شروع
تا کعبه تا نرفته بگیریدش از شتاب 
تنها رسول اعظم اسلام، با غضب
نگذاشت تا دوباره سر از خون شود خضاب 
از آن مسیر کوچه ی باریکتر ز مو
عکسی به سینه مانده خدایا بدون قاب 
گفتیم شیعه حق ولی را ادا کند
شقرن ها که دعوتتان مانده بی جواب 
گفتیم محض غیبتتان شیعه می شویم
دادیم امتحان بدی باز در غیاب 
گفتیم دوره دوره ی غربت زدایی است
ماندیم و ماند غربت هر تربت خراب 
سرداب و سامرا و بقیع تل خاک شد
انگار رفته امت قالو بلی به خواب 
دیدیم و هیچ دم نزدیم این چه شیعگی ست
دشمن هر آنچه خواست روا داشت در نقاب 
وهابیت کمر به صف شیعه بسته است
تا در صفوف شیعه کند طرح انشعاب 
ما شیعیان صادق آل محمدیم
سر خط گرفته ایم از آن مالک الرقاب 
تا کی نشسته ایم و بگوییم : ای دریغ
قرآن ناطق است پس پرده ی حجاب
رهبر، سران امت دین را پیام داد
شد در میان عالم اسلام، انقلاب
سستی به خویش راه نباید دهیم، هیچ
باید  کنیم قافله را باز انتخاب 
از نهضت عدالت و از معنویت است
ای شیعیان، دعای فرج هست مستجاب
  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

 

بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد
    بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد

 

آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
   معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد

 

شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد

 

جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد

 

از لذت جام تو دل مانده به دام تو
 جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد

 

بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد

 

باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو، ازغیب رسید آمد

 

مولوی


  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

نیمه شعبان مبارک باد



بده ساقی می باقی به عشق خسرو خوبان

 

بزن مطرب نی و بربط که آمد نیمه شعبان

 

قدر قدرت شهی آمد، علی فطرت، مهی آمد

 

بده ساقی می باقی به عشق خسرو خوبان

 

بزن مطرب نی و بربط که آمد نیمه شعبان

 

قدر قدرت شهی آمد، علی فطرت، مهی آمد

 

چه قدرت، قدرت مطلق، چه فطرت، فطرت یزدان

 

تولد یافت مولودی ز امر قادر یکتا

 

که از نور جمال او جهان شد روضه رضوان

 

خطش مشکین و لب غنچه، رخش زیبا قدش فتنه

 

چه قامت، قامت رعنا، چه صورت، صورت رخشان

 

زچشم و روی نیکویش توانم اینقدر گویم

 

که رویش قبله‌ی دلها و چشمش چشمه‌ی حیوان

 

زلطف و رحمتش باشد، زبان الکن، قلم عاجز

 

چه لطفی، لطف بی‌منت، چه یاری،‌یاور یاران

 

بگو از من تو ای ساقی بآن سرو سهی بالا

 

توئی آقا، توئی مولا، بخلق عالم امکان

 

بجانم او بود، جانانکه جان عالمش قربان

 

بدردم او بود درمان، چه دردی، درد بی‌درمان

 

توئی سرور، توئی رهبر، توئی نوباوه حیدر

 

توئی سلطان بحر و برّ، ولی حضرت سبحان

 

توئی لطف و توئی جود و توئی رحم و توئی رحمت

 

توئی دریای بخشایش، توئی فیض و توئی احسان

 

توئی علم و توئی عالم، توئی حلم و توئی دانش

 

توئی دُرّ و توئی گوهر، توئی لؤلؤ توئی مرجان

 

توئی محرم، توئی همدم، توئی فخر بنی آدم

 

توئی یار و توئی یاور، توئی غمخوار غمخواران

 

تویئ شاخص، توئی شامخ، توئی شافع، توئی راکع

 

توئی قائم، توئی غائب، توئی پیدا، توئی پنهان

 

بود مهدی تو را نام و بود شهرت تو را هادی

 

توئی مهر و توئی ماه و توئی خورشید نور افشان

 

توئی عدل و توئی عادل، توئی عقل و توئی عاقل

 

توئی فضل و توئی فاضل، ‌توئی شاهنشه خوبان

 

کلام نغز و دلجویت بود شیرین و روح افزا

 

چرا؟ چونکه توئی ناطق، چه ناطق؟ ناطق قرآن

 

ز درد انتظارت جای اشک از دیده خونبارم

 

شتابی کن که رفت ای شه زکف دین و زدل ایمان

 

ترا از جان و دل چا کرد و صد عیسی، دو صد موسی

 

کنیز درگهت حور و فلک عبد و ملک دربان

 

زبان را جای گویایی نباشد بهر ژولیده

 

چرا؟ چونکه نباشد گفتن مدح تو شه آسان

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



شعبان  شــد و پیک عشق از راه آمد


عطـــــر نفــس بقـــــــــــــــــیة الله آمد


با جلوه سجاد و ابوالفضل و حســـــین


یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



نور عترت آمد از آیینه ام

کیست در غار حرای سینه ام

رگ رگم پیغام احمد می دهد

سینه ام بوی محمد می دهد

من سخن گویم ولی من نیستم

این منم یا او ندانم کیستم

جبرئیل امشب دمد در نای من

قدسیان خوانند با آوای من

ای بتان کعبه در هم بشکنید

با من امشب از محمد دم زنید

از هوا گلبانگ تهلیل آمده

دیده بگشائید جبریل آمده

مکه تا کی مرکز نا اهلهاست

پایمال چکمه بوجهلهاست

مکه دریای فروغ وحی شد

بت پرستان بت پرستی نهی شد

روز، روز مرگ ظلم و ظالم است

بانگ نفرت مرد ، اقرا حاکم است

یا محمد منجی عالم توئی

این مبارک نامه را خاتم توئی

انبیا مشعل ز تو افروختند

وز دمت پیغمبری آموختند

غیرت و مردانگی آئین توست

عزت زن در حجاب دین توست

بر همه اعلام کن زن برده نیست

برده مردان تن پرورده نیست

خاتم توحید در انگشت تو

حق به پیش روی و حیدر پشت تو

ما تو را زهرای اطهر داده ایم

شیر مردی مثل حیدر داده ایم

ما تو را دادیم در بین همه

یک خدیجه یک علی یک فاطمه

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

. . .

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



برق چشمان تو بر ظلمت میدان تابید


کوه لرزید و به یمن قدمت ویران شد


خوب فهمید خودش تیغ علی یعنی چه


آنکه از دیدن شمشیر دودم عریان شد!

 

تیغ در مرحله ی آخر تعریف علیست


پدرم گفت از این وصف کمی دلگیر است


همه ی زندگی ات بوی عطوفت دارد


چه کسی گفته علی یکسره با شمشیر است؟!

 

از علی گفتم ویک بند جسارت کردم


کاش میشد بزنم از بدنم دستم را


کاش قصاب جوانمرد تو باشم آقا


تا به دستم بزنی خوب ترین مرهم را

 

پدرم گفت خدا را به خدا در عالم


آنکه اول به تو رو کرد فقط میفهمد


شانه ی زخمی ات از عشق حکایت دارد


پینه ی دست تورا مرد فقط میفهمد

 

پدرم گفت همانند پیمبر هستی


جان خود میدهی و مال امانت را نه


پدرم گفت چه بسیار یلان از دستت


تیغ خوردند ولی زخم زبانت را نه

 

هرکسی پیش من از وصف خدا میگوید


اصلاً انگار فقط از تو به من میگوید


پدرم گفت نبی در شب معراج شنید


که شبیه تو خداوند سخن میگوید

 

پدرم گفت پس از مرگ پیمبر دیگر


هرکسی مدعی دین پیمبر شده بود


فصل افراط شد و خانه نشینت کردند


از علی هرکسی انگار علی تر شده بود

 

پشت هم زخم زبان خوردی و ساکت ماندی


چقدر خوبی ناگفته به مردم کردی


چقدر حرف که پشت سرتو گفتند و


صبر کردی و به یک شهر تبسم کردی

 

پدرم روز پدر گفت برایم از تو


تا از این پس پسرش هم پی راهش باشد


پدرم زندگیم بوده و من میخواهم


که فقط دست خودت پشت و پناهش باشد...

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

سال نو مبارک



یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار


یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 


حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد


رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت


را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت مینماییم

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



ای جلوه گاه رحمت یزدان خوش آمدی


ای فیض بخش عالم امکان خوش آمدی


میلاد  تو، طلیعه  زیبای  خلقت  است


اینک به جمع خاک نشینان خوش آمدی


یزدان زخلقت تو به عالم دمید جان


ای مظهر عنایت رحمان خوش آمدی

 

زهرایی وبتولی وریحانه رسول


ای برترین زجمله نسوان خوش آمدی


باحسن سرمدی به گلستان احمدی


ای نازنین شکوفه قرآن خوش آمدی


درمدح یک عطای تو آیات هل اتی


ای مادح تو حضرت سبحان خوش آمدی


ام ابی و مادر سبطین و زینبین


رکن علی عالی عمران خوش آمدی


زهرا ،رضیه ،راضیه ،مرضیه ،فاطمه


اسماء تو به شاءن تو برهان خوش آمدی


فرمود مصطفی به تو جانم فدای تو


ای جان ماسوا به تو قربان خوش آمدی


شهر مدینه بوی خوش کربلا گرفت


ای مادر تبار شهیدان خوش آمدی


مهرتو راه توشه قبر و قیامت است


با مژده شفاعت و غفران خوش آمدی


کوثر توئی وحضرت مهدی زنسل توست


ای چشمه سار خیر فراوان خوش آمدی



  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



موسسه مطالعاتی اقتصاد و صلح، تازه‌ترین گزارش خود را با عنوان: شاخص جهانی صلح را منتشر کرد.

 

در این بررسی مهربان ترین کشورها عبارتند از:

 

1. ایسلند

2. دانمارک

3. اتریش

4. نیوزیلند

5. سوئیس

6. فنلاند

7. کانادا

8. ژاپن

9. استرالیا

10. جمهوری چک

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰

. . .

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



یادمان باشد ولــایــــــــت یادگار فاطمه است

 

هر که مولایش علی شد از تبار فاطمه است

 

یادمان باشد فداییّ علی مرتضی

 

بازوی بشکسته و چشمان زار فاطمه است

 

یادمان باشد که آثار حمایت از علی

 

روی چشمان کبود و اشک بار فاطمه است

 

یادمان باشد که سیلی زد عدو بر روی او

 

بیت الاحزان شاهد چشمان تار فاطمه است

 

یادمان باشد که پیغمبر سفارش کرده بود

 

در میان عرش حتی بی قرار فاطمه است

 

آن که سیلی زد بر او گوش فلک را پاره کرد

 

هستی از روز ازل دور مدار فاطمه است

 

جمله ی لولاک را در وصف او فرموده اند

 

چرخش چرخ فلک از اعتبار فاطمه است

 

مانده ام در مدح او زیرا که مداحش خداست

 

خلق ارباب دوعالم شاهکار فاطمه است

 

از برای فاطمه در عرش اگر باشد حرم

 

حضرت جبریل شاید کفشدار فاطمه است

 

یادمان باشد که قلب عاشقان مرتضی

 

تا قیام حضرت حجت مزار فاطمه است

  • محسن خسروی
  • ۱
  • ۰



چندی پیش، مقاله‌ای در مجله تایم منتشر شد که نویسنده‌اش ادعا می‌کرد، آنچه «مطالعه عمیق» نامیده می‌شود به‌زودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدم‌ها کمتر شده و این روزها دیگر آدم‌ها سرسری کتاب می‌خوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خواننده‌های کتاب‌ها روز به روز تقلیل پیدا می‌کند.

نکته وحشتناک ماجرا این جاست که مطالعات ثابت کرده، کتاب‌خوان‌ها در قیاس با افراد عادی آدم‌های خوب‌تر و باهوش‌تری هستند و شاید تنها آدم‌هایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.

  • محسن خسروی